هر که در این سرا درآید نانش دهید

نانش دهید و از ایمانش مپرسید

چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد

البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد

علی بن جعفر یا علی بن احمد خرقانی، معروف به شیخ ابوالحسن خراقانی یکی از شیوخ طریقت است. شیخ ابوالحسن خراقانی در سال 351 يا 352 هجری در روستای خرقان متولد به دنیا آمد و در روز سه شنبه دهم محرم (روز عاشورا) سال 425 هجری در سن هفتاد و سه سالگی در همان روستا جهان را بدرود گفت. شیخ در آغاز زندگی به تحصیل علوم دین همت گماشت و در آن سرآمد دیگران شد و سپس به طریقت تصوف تمایل کرد و با مجاهدت به مقاماتی شایان دست یافت. در حکایات آمده است که شیخ ابو سعید ابوالخیر، شیخ الرئیس، ابن سینا و ناصر خسرو قبادیانی به خرقان رفته و با وی مصاحبت هایی نیز داشته اند و مقام معنوی وی را ستوده اند. گفته می شود سلطان محمود غزنوی نیز به دیدار شیخ شتافته و از محضر وی کسب فیض نموده است.

گفتنی است شیخ ابوالحسن بر سردر خانقاه خود چنین نوشته بود «هر که در این سرا در آید نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چه آنکس که به درگاه باری تعالی به جان ارزد البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد». امروزه این گفتار بشر دوستانه، شعار ملی گردشگری کشورمان است. شیخ ابوالحسن خرقانی كه مانند عارف معروف معاصر خود شيخ ابو سعيد ابوالخير، خرقه ارشاد و طريقت از شيخ ابوالعباس احمد بن محمد عبدالكريم قصاب آملی داشته است. در منقولات و حكايات باقی مانده است كه شیخ ابوسعید ابوالخیر، ابوعلی سینا فیلسوف نامی و ناصر خسرو قبادیانی، شاعر ايرانی كه معاصر شيخ ابوالحسن خرقانی بوده‌ اند به خرقان رفته و با شیخ ابوالحسن صحبت داشته و مقام معنوی او را ستوده‌ اند. گفته ‌اند كه سلطان محمود پادشاه مقتدر غزنوی به ديدار شيخ ابوالحسن خرقانی رفته و از او كسب فيض كرده است.

در مورد ارتباط معنوی بايزيد بسطامی عارف قرن دوم و سوم هجری با شيخ ابوالحسن خرقانی كه از وفات بايزيد 234 هجری تا تولد شيخ ابوالحسن 351 يا 352 هجری يكصد و هفده يا هجده سال فاصله است مطالب زيادی در آثار نويسندگان و محققان به ويژه عارفان قرن های بعد آمده كه قابل توجه و تأمل می باشد. بديهی است اينگونه ارتباطات آشكار مؤيد بقای روح و استمرار و انتقال هويت و معنويت پنهان از چشم ظاهربين بشری است كه فهم ضعيف و محدود ما به ندرت قادر به درک جلوه هایی از آن می باشد. شیخ فرید الدین عطار نیشابوری عارف بزرگ قرن ششم و هفتم هجری در اين باره می نويسد:

نقل است كه شيخ بايزيد هر سال يک نوبت به زيارت دهستان شدی بسر ريگ كه آنها قبور شهداست، چون بر خرقان گذر كرد، باستادی و نفس بركشيدی، مريدان از او سؤال كردند كه شيخا ما هيچ نمی شنويم، گفت: آری كه از اين ده، بوی مردی می شنوم، مردی که نام او علی و كنيت او ابوالحسن به درجه از من پيش بود، بار عيال كشد و كشت كند و درخت نشاند.

همچنین جلال الدين محمد رومی، مولوی عارف بزرگ قرن هفتم هجری، در دفتر چهارم مثنوی، نظريه و گفتار شيخ ابوالحسن خرقانی را درباره پيش بينی جزئيات وجود و ظهور خود توسط بايزيد بسطامی در يکصد و تقريباً بيست سال چنين سروده است:

همچنان آمد که او فرموده بود، بوالحسن از مردمان آن را شنود

که حسن باشد مريد و امتم، درس گيرد هر صباح از تربتم

گفت من هم نيز خوابش ديده ام، وز روان شيخ اين بشنيده ام

هر صباحی رو نهادی سوی گور، ايستادی تا ضحی اندر حضور


جهت دیدن خانه و آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی میتوانید با زدن روی لینک زیر، با تور جنگل ابر همراه شوید:
www.mahbantour.com/destination/abr-jungle