میراث ناملموس مواردی هستند که حفظ آنها برای نسلهای بعدی ما اهمیت دارد که ممکن است اهمیت آنها به خاطر ارزش اقتصادی کنونی یا بالقوه شان باشد. از طرفی نیز این اهمیت میتواند بدان خاطر باشد که این موارد، عواطفی خاص را در ما زنده میکنند یا احساسی از تعلق به چیزی را به ما القا میکنند: به یک کشور، یک سنت، یا یک سبک زندگی. آنها ممکن است اشیایی باشند که بتوان نگهداریشان کرد، آوازهایی که بتوان خواند و داستانهایی که بتوان نقل کرد. این آثار هر شکلی که بپذیرند، بخشی از یک میراث را تشکیل میدهند، و این میراث نیازمند تلاشی فعالانه از جانب ما است تا پاسداری شود.
1- نوروز (2016)
نوروز از زمان کهن در سرزمین ایران فرهنگی به عنوان مراسمی رسمی برگذار میشده است. جغرافیای پهناور نوروز و همزمانی آن با بهار طبیعت در نیمکره شمالی و پیشینه باستانی آن و تأکید این جشن بر نوعدوستی و مهرورزی در میان جهانیان، باعث توجه سازمان ملل متحد و دیگر کشورها به نوروز شد. از این رو در ۱۰ مه سال ۲۰۱۰ میلادی، مجمع عمومی سازمان ملل با گذراندن قطعنامهای نوروز را به خاطر بزرگداشت آن در بیش از ۱۱ کشور جهان به رسمیت شناخت.
تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۶ خورشیدی)، ایران به همراه ۱۱ کشور عراق، افغانستان، هند، قزاقزستان، پاکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان، آذربایجان و ترکیه، نوروز را در پرونده مشترکی در یونسکو به ثبت جهانی رسانده اند. در واقع جشن ها ویژگی مشترک تمامی فرهنگ هاست. نوروز هم جشنی ملی است که به عنوان کهن ترین و برترین نماد فرهنگی ایران، مورد قبول تمام اقلیت های ایرانی و کشورهایی است که در ثبت آن شرکت داشته اند. همچنین نوروز در انسجام فرهنگی و اجتماعی میان ۱۲ کشور عضو در پرونده ثبت جهانی آن بسیار موثر بوده است.
2- ردیف-های موسیقی ایرانی (2009)
موسیقی ایرانی مشتمل بر هفت دستگاه موسیقی و پنج دستگاه آوازی است که هر کدام حال و هوای خودشان را دارند. دستگاه های هفتگانه تقریبا تمامی نقاط ایران را در بر میگیرد. به طور قطع بسیاری از آهنگ های نوستالژیک دوران کودکی مان را هم در دل خود جای داده اند. هر یک از این دستگاه ها بازگو کننده روایتی از جنس موسیقی است. دستگاه های موسیقی ایرانی به نامهای شور، همایون، ماهور، سهگاه، چهارگاه، راست پنجگاه و نوا میباشد.
3- هنر نمایشی- آئینی تعزیه (2010)
تاریخچه شکل گیری تعزیه به درستی آشکار نیست برخی آن را به مرگ سیاوش پادشاه اسطوره ای ایران نسبت میدهند که خونش بی گناه ریخته شد و پیشینه ای سه هزار ساله برای آن میاورند برخی دیگر نیز این آیین را به دوران بعد از اسلام و شهادت امام حسین (ع) نسبت میدهند. آنچه از شواهد امر پیداست تعزیه به شکل رسمی آن از زمان آل بویه در ایران پا گرفت و در دوران ناصری به اوج خود رسید. در زمان سلطنت رضا شاه پهلوی با تخریب تکیه دولت که پایگاه اصلی تعزیه تهران بود این هنر آئینی به افول رفت تا در زمان های بعد به ثبت جهانی برسد. تعزیه به معنى سوگوارى، برپا داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر و پرسیدن از خویشان درگذشته است. تعزیه به گونهاى از نمایش مذهبى مه به صورت نظم درآمده و اعضای آن عبارتند از: بانى (کسى که تعزیه را برپا مىکند)، «تعزیه گردان»، «ناظم البکا» یا «معین البکا» و بازیگران آن را «تعزیهخوان» یا «شبیهخوان» و به سایر اعضای برپا کننده تعزیه (عمله تعزیه) میگویند. محتوای اصلی تعزیه به صورت معمول واقعه کربلا است که دوستاداران اهل بیت آن را پیش چشم بینندگان بازآفرینی میکنند. تعزیه خوانان به دو گروه تقسیم میشوند که به آنها اولیا خوان (یاری رسندگان و دوست داران اهل بیت) و اشقیا خوانت (دین ستیزان) تشکیل میدهند.
4- مهارت فرشبافی فارس (2010)
ایرانیان از دیرباز شهرت جهانی در بافت فرش داشته اند که میتوان به فرش پازیریک (که براساس اطلاعات سایت تخصصی بین المللی فرش ایرانی، قدیمی ترین فرش جهان است و یک اثر کاملا ایرانی هخامنشی است که اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ روسیه نگهداری می شود)و همچنینی فرش بهارستان که متعلق به دوره ساسانی است اشاره کرد. اگر پازیریک را به عنوان قدیمی ترین فرش ایرانی بپذیریم، قدمت قالیبافی در ایران به ۵۰۰ سال قبل از میلاد حضرت مسیح یعنی بیش از ۲ هزار سال پیش بازمیگردد. البته شواهدی از اولین فرش ایرانی در کتب چینی نوشته شده است که به دوره ساسانیان مربوط میشود.
ایرانیان از بافت فرش لذت می برند و بافندگان فرش فارس که در جنوب غربی ایران ساکن هستند، از برجسته ترین بافندگان به شمار می آیند. فرش فارس تماما بر پایه مواد طبیعی بافده میشود به نحوی که پشم مورد استفاده از گوسفندان روستا به دست میاید و برای رنگ آمیزی این پشم ها از موادی مانند پوست گردو و روناس استفاده میشده است. زن ها مسئولیت طراحی، انتخاب رنگ و بافت را دارند، آن ها حس زندگی کوچ نشینی خود را در فرش می آورند. یکی از مشخصه های این فرش بدون الگو بودن آن است به نجوی که زنان بافنده بدون الگوی از پیش تعیین سشده ای شروع به بافت فرش میکنند و یکی یکی گره ها را میزنند تا در آخر به نتیجه نهایی برسند. هیچ یک از بافنگان سنتی این فرش نمیتوانند 2 فرش با یک الگو ببافند که این باعث ارزش والای این هنر فاخر ایرانی است.
5- موسیقی بخشیهای خراسان (2010)
موسیقی نواحی یا موسیقی فولکلور خطه خراسان از نواهای بی نظیر و محسور کننده موسیقی محسوب میشود. موسیقی که به تاریخ و فرهنگ و گوشت و استخوان مردم این منطقه آمیخته به طوری که از بدو کودکی شروع به آموزش سازهایی مانند دو تار و سه تار میکنند. این موسیقی که به صورت شنیداری و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. از نوازندگان چیره دست موسیقی مقامی میتوان از استاد حاج قربان سیمانی و غلامحسین سمندریان نام برد.
6- آئین پهلوانی و زورخانهای (2010)
پهلوانی هنر رزمی ایرانی است که ترکیبی از عناصر فرهنگ ملی، اسلامی، عرفان و باورهای کهن پارسی است. این آیین شامل حرکات نرمشی، قدرتی و ریتمیک است که ده تا بیست مرد آن ها را انجام می دهند و هر کدام ابزاری در دست دارند که نمادی از سلاح های باستانی است.
زورخانه، همان ورزشگاه امروزی است که ایرانیان از دوران باستان در آن ورزش میکردند. امروزه هر چند این ورزش همچون گذشته طرفدار ندارد اما هنوز هم هستند افرادی که چراغ این ورزش باستانی ایرانی را که نوامبر 2010 ثبت جهانی یونسکو شد، زنده نگه دارند. ورزش زورخانه ای ایران، ورزشی کاملا مردانه است و علاوه بر ورزش، آیین پهلوانی و مردانگی در آن آموزش داده می شود. اولین زورخانه ای که توانست مجوز ورود زنان را بگیرد متعلق به آقای معصومی از پیشکسوتان این ورزش است که خاطراتی جالب از انجام ورزش در مقابل چشمان ملکه الیزابت دوم و جان اف کندی در خاطر دارد.
7- مهارت فرشبافی کاشان (2010)
کاشان به سوای گلاب به فرش نیز شهرت جهانی دارد. فرش کاشان با الگوهای از پیش طراحی شده بافته میشود. این فرش نیز مانند فرش تبریز به صورت کاملا طبیعی (استفاده از پشم یا ابریشم) و رنگ های طبیعی مانند پوستت انار، پوست گردو و .... بافته میشود. از ویژگی های بارز فرش کاشان گره های فارسی متقارن بوده که باعث ساختار منسجم فرش میشود به نحوی که پشت فرش کاشان به صورت کاملا یکدست با گره های یک اندازه دیده میشود.
8- آیین نقالی (قصهگویی اجرایی ایرانی -2011)
نقالی به ماننند تعزیه یکی از قدیمی ترین اشکال هنرهای نمایشی به حساب میآیند. نقالی بازگو کردن داستانهایی به نظم و نثر همراه با ژست و لحن های مختلف است. نقال ها از دیرباز حافظان فرهنگ و داستانهای عامه مردم بوده اند که اغلب در محیط های عمومی مانند قهوه خانه ها و کاروانسرا ها و در جمع روستاییان اجرا میکردند. نقالان باید از حافظه بسیار خوبی برخوردار باشند و همجنین به فنون سخنوری و جذب مخاطب آگاه باشند. در بعضی موارد نقالها داستانهای شاهنامه را به صورت پرده خوانی و همراه با لباس های از قبیل زره و کلاه خود برای شنوندگان و بینندگان خود تعریف میکنند.
9- دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی در خلیج فارس (2011)
دانش لنج سازی و دریانوردی مردمان سواحل شمالی خلیج فارس منحصر به فرد است. این مردمان با دریا و موسیقی بزرگ میشوند و این دانش را از پدر به پسر منتقل میشود و ادامه پیدا میکند. دریانوردان این خطه با توجه به بادهای مختلف که هر کدام نام مخصوص خود را در فرهنگ جنوب دارند و با در نظر گرفتن دانش خود از طول و عرض جغرافیایی راه خود را در میان دریا چیدا میکنند و به تحارت و صید ماهی و مروارید میپردازند. لنج های دست ساز چوبی که در کارگاه های این مردم درست میشود ریششه در باورها و اعتقادات آنان دارد. بخش دیگری از این فرهنگ موسیقی و نواهایی است که این دریا دلان هنگام کار روی عرشه میخوانند که باعث هماهنگی عملکرد ملوانان در دریا و کارگاه میشود.
10- مراسم قالیشویان در مشهد اردهال کاشان (2012)
هر ساله بین تاریخ نهم تا پانزدهم مهرماه (نزدیک ترین جمعه به 17 مهرماه) در مشهد اردهال روز جمعه قالی است. این روز جز آیین های مردم این منطقه است که به نقل از داستانهای محلی برای بزرگداشت امامزاده علی بن محمد باقر که مردم و اهالی فین کاشان که دعوتکنندگان آن حضرت به این خطه بودند و از حامیان آن به شمار میرفتند برگزار میشود. بر اساس روایت بیان شده که پیکر ایشان در قالیچه سجاده ایشان غرق به خون در کنار رودخانه جهت غسل برده میشود. به این جهت هرساله مردم این منطقه قالیچه ای را به صورت نمادین با گلاب متبرک کرده و به کنار رود میبرند و آن قالی را غسل میدهند.
11- نان لواش (2016)
فرهنگ پخت نان لواش توسط ایران و ارمنستان، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، و ترکیه به ثبت جهانی رسیده است. بنا به گفته کارشناسان این نان در منطقه به صورتی همگون تهیه و پخت میشود. بحث نان فارغ از خورد و خوراک میباشد و در اصل به همنشینی در سر یک سفره اشاره دارد بدین معنی که تمامی مردمان این سرزمین که پیش از این نوروز را به طور مشترک به ثبت جهانی رسانده بودند به دلیل اشتراکات فرهنگی که دارند میتوانند به عنوان یک سرزمین فرهنگی شناخته شوند.
12- هنر ساختن و نواختن کمانچه (2017)
کمانچه از سازهای کهن ایرانی است که با فرهنگ این سرزمین گره خورده است. این ساز از ایام کهن در گردهمایی ها و مراسم ها به صورت تک نوازی و گروه نوازی استفاده میشده است. آموزش این ساز منحصر به فرد به دو صورت گوشی (شنیداری) و آکادمیک صورت میگیرد. کمانچه سازی نیز یکی از فرهنگهای ثبت جهانی یونسکو است که بر اساس آموزش تجربی به نسل بعدی منتقل میشود. سازندگان آن را بخش مهمی از میراث فرهنگی ناملموس اجتماعاتشان به حساب میآورند. نوازندگان نیز با نواختن کمانچه درونمایههای بسیار متنوعی را، از درونمایههای اسطورهای تا عرفانی و کمدی، بیان میکنند.
13- چوگان، بازی سوار بر اسب همراه با روایتگری و موسیقی (2017)
با توجه به اشعار رودکی (پدر شعر فارسی) و فردوسی بزرگترین شاعر پارسی گوی که در شاهنامه به بازی چوگان بین سیاوش و افراسیاب اشاره کرده میتوان به طور قطع بیان کرد که این بازی مختص ایرانیان بوده است. اعراب بعد از ورود به ایران این بازی را به مناطق خود برده و آن را "صولجان" نامیدند. مغولان پس از حمله به ایران و در زمانی که با فرهنگ و هنر ایران آشنا میشوند چوگان بازی را نیز یاد گرفته و در سراسر امپراطوری وسیع خود رواج میدهند. میتوان گفت که گرایش کشورهای شرق آسیا به چوگان به همین دلیل است. از این دوره بهعنوان جدّیترین برهه خروج چوگان از ایران یاد میشود.
با توجه به وجود دروازه های بازی چوگان در میدان نقش جهان اصفهان میتوان اذعان کرد که این بازی در زمان صفویه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است به طوری که برخی منابع شاه عباس صفوی از چوگان بازان حرفه ای به شمار میاورند و قبل از آمدن به اصفهان در قزوین نیز به انجام این بازی میپرداخته است. انگلیسی ها پس از ورود به هندوستان این بازی را یاد میگیرند و با خود به انگلستان میبرند. این بازی کاملا استراتژیک بوده و در آن آمادگی کامل سوار و اسب لازم است. میتوان بیان کرد این بازی به نوعی مشق رزمی محسوب میشده است که در آن آمادگی اسب و یوار و استراتژی نقس مهمی ایفا میکند.